« مذاکره » به عنوان یکی از معمول ترین ، مفید ترین و موثرترین شیوه حل مسالمت آمیز اختلافات بین المللی و به عنوان یک ابزار غیر رسمی و غیر نهادین قلمداد می گردد . روش مزبور که مبین یک ضرورت عینی است ، از گفتگوهای مستقیم و بی واسطه بین طرفین اختلاف ، به منظور نزدیک ساختن نظرات متباین با حداقل درک مواضع مختلف یکدیگر در جهت نیل به یک تفاهم و سازش مستقیم شروع می شود و نتایج آن در برخی موارد به انعقاد یک موافقتنامه ( در خصوص قواعد و میزان غرامات ) منتهی می گردد[۲۷۳] .مذاکره ، علاوه بر اینکه خود روش فعالی در جهت حل و فصل دعاوی بین المللی تلقی می گردد ، معمولا مقدمه ای برای دیگر فرایندهای حل و فصل نیز محسوب می گردد . در واقع شکست مذاکرات به منزله شرط اصلی و اولیه توسل و مراجعه طرفین اختلاف به دیگر طرق و ابزارهای حل و فصل اختلاف است[۲۷۴] . حل اختلاف از طریق مذاکره ، دارای مزایایی از جمله حسن نیت ، انعطاف پذیری و سری بودن و معایبی نظیر عدم ارائه عینی مسائل و فقدان نقش تعدیل کننده طرفهای ثالث جهت جلوگیری از طرح ادعاهای مبالغه آمیز می باشد . موقعیت و دایره نفوذ این روش محدود است و تاثیر واقعی آن هنگامی است که :
اولا ) طرفین با تفاهم و سازش مایل به رفع اختلاف موجود میان خود باشند .
ثانیا) نیروهای سیاسی آنها تا حدودی برابر باشد . در غیر اینصورت ، طرف ضعیف دستخوش امیال و نظریات طرف قوی قرار می گیرد .
لزوم حل اختلاف از طریق مذاکره پیش از رجوع به طریق حقوقی و توسل به ابزارهای آن ( داوری ، قضایی ) که یکی از قدیمی ترین اصول رایج حقوق بین الملل است در قضیه « امتیازات ماوروماتیس » توسط دیوان دائمی دادگستری بین المللی مورد تایید و تاکید قرار گرفت آنجا که دیوان مقرر داشت : « پیش از رجوع به دیوان جهت حل اختلاف ، می بایست موضوع اختلاف از طریق مذاکره مشخص شده باشد »[۲۷۵].
باید خاطر نشان ساخت که رجوع به طرق سیاسی و توسل به ابزار مذاکره جهت حل و فصل اختلافات الزامی نبوده و در واقع هیچ ساز و کار یا مجازاتی جهت اجبار طرفین اختلاف به توسل به ابزار مزبور وجود ندارد. اما طرفین معمولا ترجیح می دهند قبل از شروع به هر عمل رسمی و غیر انعطاف تری به این ابزار رجوع نمایند [۲۷۶] و گاه رجوع طرفین اختلاف به انجام مذاکره ، ناشی از تکالیف قراردادی – برای مثال موافقتنامه دو یا چند جانبه – می باشد . بدیهی است تعهد به مذاکره بدین نحو ، تعهده به ادامه روند مذاکره با تلاش موثر جهت دستیابی به یک توافق و نتیجه مشخص نیز می باشد ( تعهد به وسیله ) هرچند ممکن است منجر به نتیجه ای نگردد[۲۷۷] . روند مذاکره ، ممکن است از هنگام بروز اختلاف در چهارچوب حمایت دیپلماتیک آغاز و حتی پس از طرح دعوی نزد مراجع بین المللی نیز تداوم یابد . چنانچه مذاکره منجر به رفع اختلاف میان طرفین دعوی گردد ، مرجع رسیدگی کننده از اعمال صلاحیت خودداری می نماید . علی ایحال نتایجی را که می توان به مذاکره مترتب نمود :
اولا ) ترک دعوی ، انصراف مدعی از ادعای حقی که برای خود و تبعه متضررش قائل است .
ثانیا ) تمکین ، پذیرش ادعای مدعی از طرف مدعی علیه
ثالثا) مصالحه ، حصول توافق بین طرفین اختلاف جهت خاتمه دادن به اختلاف موجود .
رابعا ) تمهید یک راه حل جدید ، قبول طرفین مبنی بر اینکه اختلاف خود را به طریق دیگر رسیدگی ، ارجاع دهند[۲۷۸] .
۲) انعقاد موافقتنامه حل و فصل دعاوی
انجام مذاکره بین طرفین اختلاف در برخی موارد منجر به انعقاد موافقتنامه ای جهت حل و فصل دعوی و جبران خسارت وارده به شخص متضرر می گردد .
در اینگونه موافقتنامه ها طرفین اختلاف ، شرایط مرضی الطرفین را در خصوص مبلغ مصالحه « میزان غرامات» پیش بینی می نمایند ، سپس درخواست مشترک خود را به مرجع داوری یا قضایی ارجاع و تسلیم و طی آن تقاضا می کنند که مرجع رسیدگی کننده بدوا موافقتنامه مزبور را ( به عنوان حل و فصل قطعی و نهایی دعوی بدون حق طرح مجدد ادعا و یا ادعای متقابل ) ثبت و تنفیذ ، سپس اقدام به صدور حکم صرفا مبتنی و منطبق با مفاد و شروط مقرر در موافقتنامه مزبور نمایند . در واقع موافقتنامه مزبور به عنوان رای داور یا قاضی است .
صدور حکم مبتنی بر شرایط مرضی الطرفین منوط به پرداخت مبلغ مصالحه ، به مدعی است . بنابراین پرداخت مبلغ مصالحه ، به مدعی ممکن است قبل و یا همزمان با تسلیم و ثبت موافقتنامه حل و فصل در مرجع مدنظر باشد . معمولا در این موافقتنامه ها یک پروسه زمانی مشخص درخواست مشترک پس از امضای موافقتنامه به مرجع رسیدگی مدنظر ، پیش بینی می گردد که چنانچه موافقتنامه درخواست مشترک ظرف مدت معین به مرجع مزبور جهت تصویب تسلیم نگردد ، موافقتنامه بلااثر و کان لم یکن گردد . بدیهی است ، پس از ثبت و تصویب موافقتنامه ، مفاد و شروط مقرر در آن جهت طرفین لازم الاجرا است و پایه و اساس این قدرت الزامی در پذیرش و توافق قبلی طرفین اختلاف می باشد .
قابل ذکر است که پس از انعقاد موافقتنامه حل و فصل و ارجاع و تسلیم موافقتنامه به مرجع داوری یا قضایی بین المللی مرجع مزبور اساسا بررسی نمی کند که آیا توافق و سازش معموله صحیح صورت گرفته معقول می باشد یا نه ، بلکه صرفا مبادرت به صدور حکم منطبق با مفاد و شروط مقرر در موافقتنامه می نماید ، اما مرجع مزبور در خصوص صلاحیت خویش می تواند اقدام نماید[۲۷۹] .
هرچند شیوه های معمول در طریق سیاسی جهت حل و فصل اختلاف در آیین حمایت دیپلماتیک موارد مشروحه در فوق بود . اما در برخی از اختلافات ممکن است موجبات توافق طرفین اختلاف توسط ثالث فراهم آید و یا آمیزه ای گوناگون از تلاشهای مختلف جهت حل و فصل اختلاف بین المللی به کار گرفته شود . برای مثال تقاضای طرفین اختلاف و یا ترغیب ثالث ( دولت ، سازمان بین المللی ، شخصیت مهم بین المللی ) به مذاکره با دخالت مستقیم و با پیشنهاد موضوع های مورد مذاکره توسط ثالث( میانجی[۲۸۰] ) نظیر میانجیگری دولت الجزایر در سال ۱۹۸۰ جهت حل اختلاف ایران و ایالات متحده آمریکا در قضیه گروگان گیری دیپلماتهای آمریکایی و یا صرفا با ارائه پیشنهادهای سازش به طرفین اختلاف بدون دخالت مستقیم در مذاکره (پایمردی یا مساعی جمیله[۲۸۱] ) و یا چنانچه اختلاف راجع به موضوعات واقعی اساس اختلاف میان طرفین باشد تحقیق[۲۸۲] جهت حصول اطمینان از موضوعات مختلف فیه به عنوان یک راه حل منطقی به مرجع رسیدگی کننده به دعوی در اتخاذ تصمیم نهایی کمک خواهد نمود .
ب ) طریق حقوقی
اقدامات قضایی نیز شبیه اقدامات سیاسی ، هنگامی آغاز می گردد که کشور متبوع شخص متضرر ، اجرای عدالت را در مورد تبعه خود در مقابل خاطی به طور رسمی به عهده می گیرد . اعمال حمایت دیپلماتیک در این طریق با تعیین موضوع مختلف فیه و بررسی سوابق امر توسط مرجع ثالث غیر ذینفع از طریق مراجعه به داوری یا رجوع به یک مرجع قضایی بین المللی و اتخاذ تصمیمات الزام آور حقوقی صورت می پذیرد که به شرح ذیل به بررسی آنها خواهیم پرداخت[۲۸۳] .
۱) داوری[۲۸۴]
« داوری » از جمله ابزار حقوقی نظام بین المللی جهت الزام به رعایت حقوق بین الملل و حل و فصل دعاوی محسوب می گردد[۲۸۵] . داوری به عنوان یک روش حل اختلاف ، ترکیبی از دو روش سیاسی و قضایی است که تا حدودی از فرایند حصل و فصل دیپلماتیک به وجود آمده و گامی به جلو در جهت یک نظام حقوقی بین المللی پیشرفته می باشد[۲۸۶] .روش مزبور ، شیوه مسالمت آمیز حقوقی حل و فصل اختلاف به وسیله یک رای الزام آور قانونی که طرفین اختلاف نتیجه آن را داوطلبانه پذیرفتند . بنابراین داوری یک فرایند اختیاری است و پایه و اساس آن بر مبنای ارادی بودن آن است ، بدین منظور که پیش شرط توسل به روش مزبور صرفا تمایل ، رضایت و توافق طرفین اختلاف است[۲۸۷] .
رجوع طرفین اختلاف به داوری جهت حل و فصل اختلاف در چهارچوبی متفاوت صورت می پذیرد . بدین نحو که یا به صورت ویژه [۲۸۸] و پس از حدوث اختلاف و محدود به همان مورد اختلاف از طریق موافقتنامه یا مصالحه داوری مبتنی بر قرارداد حکمیت است که به آن داوری اختیاری گفته می شود . یا پیش از وقوع اختلاف ، در چهارچوب قراردادی از قبل تنظیم شده جهت اختلاف احتمالی در آینده قید ارجاع به داوری نیز ( احاله اختلاف به داوری ) در آن گنجانیده شده باشد که موسوم به داوری اجباری است[۲۸۹] .علی ایحال انعقاد قرارداد[۲۹۰] داوری به عنوان پیش شرط ارجاع قضیه مختلف فیه به داوری است[۲۹۱] .رای داور ، از اعتبار محکوم بهاء برخوردار است ، بنابراین رجوع به شیوه داوری جهت حل و فصل اختلاف و النهایه صدور رای ، در واقع مانعی در جهت توسل به شیوه دیگر حل اختلاف حقوقی ، یعنی شیوه قضایی است . بدین لحاظ رای داور برای طرفین اختلاف جنبه الزام آور و قطعی داشته و پایه و اساس این قدرت الزامی ، صدور رای بر مبنای قواعد حقوقی ، همچنین پذیرش و توافق قبلی طرفین دررجوع به داوری می باشد[۲۹۲]دعاوی متعددی ، در قالب حمایت دیپلماتیک ، به مراجع داوری ارجاع و بدین نحو حل و فصل می گردد .
۲) قضایی[۲۹۳]
حل و فصل قضایی ، به عنوان یک ابزار رسمی و نهادین طریق حقوقی حل و فصل مسالمت آمیز اختلاف ، با مداخله مرجع ثالث و اتخاذ تصمیم الزام آور حقوقی می باشد . شیوه مزبور می تواند در برگیرنده فعالیت همه دادگاه های بین المللی ، منطقه ای و مراجع شبه قضایی که بر مبنای قواعد و اصول حقوق بین المللی در خصوص اختلاف میان تابعان حقوق بین الملل صدور رای می نمایند ، باشد[۲۹۴] .
رجوع طرفین اختلاف به مراجع قضایی بین المللی ، جهت حل و فصل اختلاف نظیر داوری در چهارچوبی متفاوت صورت می پذیرد . بدین نحو که طرفین طی قراردادی اختلاف خود را به یک مرجع قضایی بین المللی ارجاع می دهند که ممکن است به صورت ویژه ، اختلاف مشخصی را پس از حدوث و محدود به همان مورد خاص و یا به صورت پیش بینی شده با کلی تمامی اختلافات احتمالی در آینده را به مرجع قضایی بین المللی تسلیم نمایند[۲۹۵] .
بدیهی است ، صرفا اختلافات حقوقی ، قابل ارجاع به قضاوت هستند . در آیین حمایت دیپلماتیک نیز از آنجایی که اختلاف اساسا یک اختلاف حقوقی است ، در موارد متعددی در قالب حمایت دیپلماتیک به رسیدگی قضایی ارجاع و بدین صورت حل و فصل می گردد [۲۹۶]از میان نهادهای قضایی بین المللی ، نهادی که از لحاظ مقام و صلاحیت ارجح و دعاوی متعددی از این نوع ، جهت رسیدگی بدان ارجاع می گردد ، دیوان بین المللی دادگستری است . وفق بند ۱ ماده ۳۴ اساسنامه دیوان ، صرفا دولتها جهت ترافع قضایی می توانند به دیوان مراجعه نمایند . بنابراین اشخاص خصوصی ( اعم از حقوقی یا خصوصی ) همچنین سازمانها و موسسات عمومی بین المللی فاقد اهلیت برای ترافع در مقابل دیوان هستند و نمی توانند در دعوایی مدعی یا مدعی علیه قرار گیرند ، اما باید خاطر نشان ساخت که ممنوع بودن این اشخاص از حضور در مقابل دیوان به معنی محروم بودن آنها از احقاق حق به وسیله دیوان نیست . در صورت بروز اختلاف بین اشخاص با یک دولت خارجی ، دولت متبوع شخص متضرر می تواند از مجاری حمایت دیپلماتیک به طرفیت دولت خاطی در دیوان طرح دعوی نماید . حائز اهمیت است که بسیاری از قضایای ترافعی که در دیوان بدان رسیدگی می نماید ، ریشه خصوصی داشته و غالبا با توسل به اصل حمایت دیپلماتیک در دیوان مطرح و مورد رسیدگی واقع می گردند . اما این امر منوط بر رعایت تشریفات ( قاعده رجوع به مراجع داخلی کشور خاطی توسط شخص متضرر جهت جبران خسارت وارده و عدم احقاق حق ) و حصول شرایطی می باشد[۲۹۷] .
بند دوم : اقدامات غیر مسالمت آمیز حل و فصل اختلاف در آیین حمایت دیپلماتیک
علاوه بر طرق و ابزارهای مذکور در فوق ، دولت مدعی و حامی ممکن است در راستای اعمال حمایت دیپلماتیک ، به اقدامات دیگری جهت اعمال فشار به تابع خاطی جهت احقاق حق و جبران خسارت وارده به تبعه متضرر خود توسل جوید . اعمال فشار و اجبار از حیث شکل و شدت متفاوت است و به صور گوناگون بروز می نماید . اعمال حمایت دیپلماتیک نیز که در واقع الزام و اجبار تابع مختلف ( حسب مورد دولت یا سازمان بین المللی ) توسط دولت متبوع شخص متضرر ، جهت جبران خسارت وارده به تبعه می باشد ، در قالب اقدامات غیر مسالمت آمیز به شکل و صور گوناگون صورت می پذیرد . اقدامات غیر مسالمت آمیز ، شامل دسته گسترده ای از اقدامات و ابزارها ، نظیر خودداری از انعقاد قرارداد قابل توجه با کشور مدعی علیه ، خودداری از اعطای امتیازات برای اتباع کشور مدعی علیه ، تعلیق تکالیف قراردادی ، مسدود نمودن دارایی های کشور مدعی علیه یا اتباعش[۲۹۸] ، تحریم های اقتصادی ، قطع روابط دیپلماتیک ، خروج از سازمان بین المللی ، نپرداختن حق عضویت و … .[۲۹۹]
حال این سوال مطرح می گردد که با وجود طرق مسالمت آمیز حل و فصل اختلاف ، آیا توسل به روش های مزبور جهت اعمال حمایت دیپلماتیک و اجبار تابع خاطی در جبران خسارت وارده به تبعه ، واجد مشروعیت می باشد یا نه ؟ آیا اصولا کشور متبوع شخص متضرر در انتخاب وسیله اعمال حمایت دیپلماتیک آزادی عمل دارد یا نه ؟ در حقوق بین الملل معاصر در خصوص طرق اعمال حمایت دیپلماتیک جهت جبران خسارت وارده به تبعه متضرر ،اختلاف نظرهایی ایجاد و بر آن مبنا دکترین متفاوتی ابراز گردیده است :
الف ) بخشی از دکترین ، با حکم بر مشروعیت هر گونه اقدام ، بر این عقیده اند که در صورت نقض قواعد حقوق بین الملل توسط تابعی و در نتیجه ورود خسارت به شخص ( اعم از حقوقی و حقیقی ) دولت متبوع شخص متضرر در انتخاب نوع عملکرد و ابزارهای اقدام ، جهت دفاع از تبعه خود آزاد بوده حتی می تواند در صورت عدم حصول به نتیجه از طرق مسالمت آمیز ، به عنوان آخرین مرحله به طرق غیر مسالمت آمیز احقاق حق، که حد اعلی آن توسل به زور می باشد ، به عنوان ابزاری جهت حمایت دیپلماتیک در جهت جبران خسارات ناشی از نقض تعهد و یا بی عدالتی در مورد تبعه خود ، در صورت خودداری تابع متخلف از جبران خساراتی که مسبب حدوث آن بوده توسل جوید[۳۰۰] .
دکترین مزبور ، اصطلاح حمایت دیپلماتیک را شامل دسته گسترده ای از اقدامات باز نظیر ، اقدامات کنسولی ، مذاکره ، اقدامات قضایی و داوری ، قطع روابط دیپلماتیک ، تحریم اقتصادی و نهایتا اقدامات نظامی جهت الزام تابع خاطی به اجرای تکالیف بین المللی اش می دانند[۳۰۱] .
ب ) بخشی از دکترین نیز بر این عقیده اند که در صورت نقض قواعد حقوق بین الملل توسط تابعی و در نتیجه ورود خسارت به شخص ، دولت متبوع شخص متضرر ، در انتخاب نوع ابزارها جهت حمایت دیپلماتیک و اجبار تابع خاطی به جبران خسارت وارده – به لحاظ نظارت قواعد کلی و قطعی حقوق بین المللی بر اقدامات و ابزارهای مزبور – محدودیت داشته وصرفا باید به طرق مسالمت آمیز اقدام نماید[۳۰۲] .
حال باید دید که با وجود قواعدی نظیر منع توسل به زور در روابط بین المللی ، الزام به حل و فصل مسالمت آمیز اختلافات بین المللی … که مبنای عرفی دارند و در منابع معتبری نظیر منشور ملل متحد ، قطعنامه های مجمع عمومی ، معاهدات بین المللی و … نیز مورد تاکید قرار گرفته اند ، با توجه به ممنوعیت ها و محدودیت های مزبور و از سوی دیگر حکم به مشروعیت و تجویز هرگونه اقدام در اعمال فشار به تابع خاطی ، جهت جبران خسارت وارده به تبعه متضرر از ناحیه عده ای از دکترین ، آیا اصولا می توان به هرگونه اقدام و ابزاری ( اقدامات غیر مسالمت آمیز ) جهت اعمال حمایت دیپلماتیک توسل جست یا نه ؟
در ماده ۲ طرح پیش نویس حمایت دیپلماتیک [۳۰۳]، تهدید یا استفاده از زور را به عنوان ابزاری جهت اعمال حمایت دیپلماتیک به استثناء مواردی که در جهت رهایی و آزادی اتباع صورت می پذیرد ممنوع نموده و مورد مزبور را منوط بر آن می نماید که :
۱- کشور حامی جهت تامین امنیت اتباعش از طریق ابزارهای مسالمت آمیز توفق حاصل نکرده باشد .
۲- کشور متخلف تمایلی به تضمین امنیت اتباع کشور حامی نداشته و یا اساسا قادر به انجام آن نباشد .
۳- اتباع کشور حمی در معرض خطر فوری باشند .
۴- توسل به زور مناسب با اوضاع و احوال قضیه باشد .
در ماده فوق اقدامات غیر مسالمت آمیز به شکل تهدید یا استفاده از زور هر چند دارای ممنوعیت عام بین المللی هستند ، اما صرفا در جهت حمایت از جان اشخاص حقیقی آن هم تحت شرایطی خاص تجویز گردیده و اساسا قابل تسری به دیگر حمایت ها از اشخاص حقیقی و در کل حمایت از اشخاص حقوقی ( برای مثال حمایت های مالی و … ) نمی گردد . به عبارتی با پیش بینی فروض مختلف چتر حمایتی قوی در قالب حمایت دیپلماتیک جهت حمایت از جان اشخاص در خارج ایجاد گردیده است.
از آنجایی که اقدامات غیر مسالمت آمیز ، شامل مجموعه گسترده ای ازاقدامات ، نظیر موارد مشروحه و مصرحه در فوق می گردد . بنابراین علیرغم مخالفتها و ممنوعیت هایی که در توسل به اقدامات مزبور ، جهت الزام تابع خاطی به جبران خسارت وارده به تبعه متضرر در قالب حمایت دیپلماتیک اعلام گردیده است ، به نظر می رسد ، دولت متبوع شخص متضرر اصولا می تواند به اقدامات غیر مسالمت آمیز به عنوان ابزاری در جهت اعمال حمایت دیپلماتیک و دفاع از اتباع متضررش توسل جوید؛ زیرا با فقدان یک سیستم معتبر ضمانت اجرا در دنیای معاصر ، همچنین آمره نبودن توسل به طرق مسالمت آمیز اختلافات بین المللی ، دولت متبوع شخص متضرر نمی تواند به استناد تعدادی قواعد حقوقی بدون ضمانت اجرای موثر ، شاهد نقض حقوق اتباع خود باشد . ضمن اینکه بر فرض احراز مسئولیت بین المللی یک تابع حقوقی بین المللی ممکن است تابع مزبور از جبران خسارت وارده امتناع نماید .
اما آنچه که مسلم است :
اولا : توسل به اقدامات غیر مسالمت آمیز ، باید پس از توسل به طرق مسالمت آمیز صورت پذیرد چنانچه روند پذیرفته شده توسط طرفین در حل و فصل مسالمت آمیز اختلاف موثر واقع نگردید و اجرای عدالت صورت نپذیرفت ، آنگاه به روش های غیر مسالمت آمیز توسل جست . بعبارتی اقدامات مسالمت آمیز و غیر مسالمت آمیز در طول یکدیگر قراردارند . ابتدا باید طرق مسالمت آمیز اختلاف ، آنهم صرفا یک روند پذیرفته شده ( نه طی پی در پی ابزارهای مختلف ) را مورد استفاده قرار داد . در صورت عدم حصول نتیجه به اقدامات غیر مسالمت آمیز توسل جست .
ثانیا ) ممنوعیت توسل به طرق غیر مسالمت آمیز شامل هر ابزاری نمی گردد و تنها مواردی به طور کلی ممنوع گردیده که رابطه مستقیم با صلح و امنیت بین المللی داشته و توسط قواعد آمره و کلی حقوق بین المللی ممنوع گردیده باشند؛ چرا که اصولا بعضی از این اقدامات – نظیر تهدید ، توسل به زور – نه تنها ممنوعیت عام بین المللی دارند بلکه توسل به آنها ممکن است نتایج وخیم تری به بار آورد ، هرچند اقدامات مزبور چنانچه در مقام دفاع مشروع اعمال گردد قابل توجیه می باشد . اما بالعکس توسل به دسته ای از اقدامات مزبور – نظیر قطع روابط دیپلماتیک ، خودداری از انعقاد قراردادهای متقابل با کشور متخلف ، ترک یا سازمان بین المللی و … حتی ممکن است در عمل موثرترند ازاقدامات مسالمت آمیز واقع شده ، نتیجه بهتری به عمل آید همانطور که در قضیه « بارسلونا تراکشن » دیوان اظهار داشت : در خلال محدودیت های ایجاد شده در حقوق بین الملل ، کشور متبوع شخص متضرر می تواند به اعمال حمایت دیپلماتیک از طریق ابزارهای مختلف و وضعیت های مناسب بپردازد … اقدام حقوق بین المللی صرفا یکی از ابزارهایی است که کشوری به استناد حقوق خود در اعمال حمایت دیپلماتیک از آن استفاده می نماید… »[۳۰۴] بنابراین دولت متبوع شخص متضرر در انتخاب نوع ابزارهای اعمال حمایت دیپلماتیک آزاد است .
ابزار مزبور می تواند رجوع به تشریفات سیاسی ، تادیبی ( با رعایت احترام به قواعد و هنجارهای قطعی حقوق بین المللی ) یا رجوع به مراجع رسیدگی بین المللی باشد . بنابراین می بایست در صدد به قاعده در آوردن و جستجوی راه حل عملی برای اقدامات غیر مسالمت آمیز به عنوان ابزاری در جهت حمایت دیپلماتیک بوده قائل به ممنوعیت ، آنهم نه ممنوعیتی عام ، بلکه خاص و جزئی باشیم .
ثالثا ) دسته از اقدامات غیر مسالمت آمیز نظیر اقدامات تلافی جویانه ، معامله متقابل ، تهدید و … که از شدت بیشتری برخوردارند هرچند در مقام دفاع مشروع قابل توجیه می باشند ، اما توسل به اینگونه ابزارها حتی در مقام دفاع مشروع نیز نباید جهت حمایت های مالی از اتباع متضرر مورد استفاده واقع گردد ، حتی اگر منافع مورد حمایت یا هدفهای مورد نظر قانونی بوده باشد[۳۰۵].
علی ایحال ، به نظر می رسد ، از میان طرق و ابزارهای مزبور ، طرق مسالمت آمیز و شیوه مذاکره به عنوان بهترین ابزار جهت حل و فصل اختلاف در آیین حمایت دیپلماتیک می باشد ، بدین لحاظ که :
۳- مشاور نباید خود را در مقام رأی و تدبیر بالاتر از همه بداند.
امام صادق(ع): لا تکوننَّ اوَّلَ مشیرٍ، وایاکَ والرَّای الـْفَطیر: مبادا اول مشیر باشی (خود را در مقام رأی و تدبیر و سیاست بالاتر از همه و بینیاز از تعقل بدانی)، برحذر باش از اظهار نظر خام و نسنجیده.[۹]
۴- مشاور باید مراجع را در صورتیکه خود از حل مشکل و ارئه نظر در مورد وی عاجز است به فرد صاحب نظر و متخصص مربوط ارجاع دهد. امام زینالعابدین(ع): … و اِنْ لَمْ یحضرکَ لَهُ رأیٌ و عَرَفَتْ له مَنْ تَـثِـقَ برأیه و ترضی بِهِ لنفسکَ دَلـَلـْتـَهُ علیه و اَرْشَدْ تَهُ اِلیهِ.
و اگر رأی و نظری نداری ولی کسی را سراغ داری که به رأیش اعتماد داری و او را میپسندیدی به او معرفی و ارشاد کنی تا در خیرخواهی و نصیحتش کوتاهی نکرده باشی…. .[۱۰]
۵- مشاور باید مراجع را بپذیرد و او را راهنمایی نماید:
رسول اکرم(ص): اِذا اسْـتَشارَ اَحَدُکُمْ اَخاهُ فَـلـْیُشِرْ عَـلَـیْهِ: هر گاه کسی از شما از برادرش مشورت بخوهد باید او را راهنمایی کند.
وظایف مراجع در مشاوره:
۱ـ مشورت با خدا: مراجع قبل از هر کس باید در کارها با خدا مشورت کند.
پیغمبر اکرم(ص): اِذا اَرادَ احدکُمْ اَمراً فَـلایـُشاوِرُ فیه احداً حَتّی یَـبْـدَءَ فَـیُـشاوِرُاللهَ عَزَّوجَلَّ.
وقتی میخواهید مشورت کنید اول با خدا مشورت کنید بعد با بنده خدا.
۲ـ گزینش مشاور و به کار بستن نظرات او:
نبیاکرم(ص): دوراندیشی، مشورت کردن با صاحبان اندیشه و پیروی کردن از آنهاست.
۳ـ مسئولیت مراجع در تصمیمگیری: یکی از اصولی که باید بدان توجه داشت آن است که در مشاوره حق تصمیمگیری با مراجع است. با توجه به اینکه مشاور نمیتواند مسئولیت عواقب تصمیمگیری را به عهده بگیرد.
وَلا تَزِروا وازرهً وِزْرَ اُخری. کسی بار دیگری را بدوش نمیگیرد. (سوره انعام، آیه ۱۶۴)
۴ـ مراجع باید برای مشاور کلیه اطلاعاتی را که در رابطه مشکلش میداند بیان کند. در این مورد میتوان برای مراجع حدیث زیر را توجیه و تفسیر نمود:
مَنْ کَـتَـمَ الاَطّباءَ مَرَضَهُ خانَ بَدَنَـهُ.
کسیکه ناخوشی خود را از پزشک پنهان کند به بدن خود خیانت کرده است. (غررالحکم، ۶۶۳)[۱۱]
نظریگذرا به برخی از آرا و عقاید حکما و دانشمندان ایران در باب تعلیمو تربیت
اینک به طور اجمال با آرای تربتی برخی از بزرگان و حکمای ایرانی به ویژه در باب هدایت و ارشاد مردم آشنا میشویم شاید خالی از فایده نباشد که یادآوری گردد اولاً موضوع هدایت و ارشاد از طریق نصیحت و اندرز منحصر به این عده معدود نیست. تمامی کتب پیامبران، امامن، حکما، مصلحان، شعرا، نویسندگان و مبلغان دینی و اخلاقی مشحون از پند و اندرز، گاه جنبه تهدید و تنبیه و ارعاب و ثواب و عقاب نیز دارد. گر چه شناخت طفل و طبیعت او از راه «نظر کردن بر طبیعت طفل و از طریق فراست و کیاست اعتبار گرفتن» ملحوظ بوده اما این شناخت که معرفتی ذهنی و نظری است برای شناختن طبیعت، استعداد و سایر صفات و خصایص آدمی و دنیای روانی کودکان کافی نیست. اینک در راهنمایی تخصیلی و حرفهای یا انواع دیگر مشاوره برای شناختن آدمی از علوم مختلف روانشناسی، رواندرمانی، روانکاوی، پزشکی، جامعهشناسی، آموزش و پرورش، آزمونهای استاندارد، و اصول و فنون استفاده میشود.
اما در عین حال افکار و اندیشههای آنان در عصر و زمان خود و همچنین قرنها بعد در تعلیم و تربیت و زندگانی و رفتار مردم اثر داشته و خواهد داشت.
فردوسی: پند و اندرز میدهد:
ز دانش نخستین به یزدان گرای تو را دین و دانش رهاند درست |
که اویست جان تو را رهنمای ره رستگاری ببایدت جست |
ابنسینا: علاوه بر تربیت اخلاقی و تربیت بدنی رعایت فکر و ذوق و رغبت در انتخاب شغل را مطرح میسازد که یکی از عوامل مهم در راهنمایی حرفهای است.
اماممحمد غزالی: غزالی کودک را طبعاً قابل پرورش میداند اما از تأثیر همنشین و محیط غافل نیست. نکته مهم در آرای تربیتی غزالی، نیاز کودکان به تفریح و بازی است.
عنصرالمعالیکیکاوسبن اسکندر: وی در کتاب خود، قابوسنامه، یکی از عوامل مهم تربیتی یعنی وراثت را مطرح میسازد و معتقد است که خلق و سرشت از بدو تولد با کودک همراه است و مردم چون از عدم به وجود آیند خلق و سرشت با ایشان باشد.
سعدی: دو کتاب مشهور سعدی گلستان و بوستان، بدون تردید، در آموزش و پرورش مردم کشور ما در طول هفت قرنی که از وفات او میگذرد اثری عمیق داشتهاند لذا سعدی را باید یکی از برجستهترین مربیان تعلیم و تربیت ایران دانست. در نظر سعدی وراثت و استعداد فطری و ذاتی نقش اصلی را در تربیت دارند. اما سعدی منکر تربیت نیست ولی اثر آن را محدود میداند.
خواجهنصیرالدینطوسی: خواجه نظریات بکر و تازهای در باب تشخیص استعدادها و آموزش معنویت و حرفه و پیشه دارد که هماکنون نیز در روانشناسی و بالاخص راهنمایی حرفهای و تحصیلی جزء اصول مهم و واجد ارزش و اعتبار علمی است.
مولوی: که بلندترین مقام را در ارشاد و هدایت دارد به شور و مشورت اهمیت بسیار داده و مردمان را به یاری گرفتن از عقل دیگری توصیه میکند. زیرا «مشورت مرد را ادراک و هوشیاری دهد.» مولوی برای تحکیم امر مشاوره به دو آیه «و امرهم شورای بینهم» و «و شاورهم فیالامر» نیز استناد می کند و کار بستن آنها را تأکید میکند.[۱۲]
هدایت و ارشاد در ایران از صدر اسلام تاکنون
در سوره آلعمران آیه ۱۵۹ توصیه شده است:
«و شاورهم فیالامر فاذا عزمت فتوکل علیالله، ان الله یحب المتوکلین.»
در کارها مشورت کن، پس وقتی تصمیم گرفتی با توکل به خدا انجام بده، به درستی که خداوند متوکلین به او را دوست دارد. و در سوره شوری آیه ۳۸ میفرماید:
«و امرهم شوری بینهم و ممّا رزقناهم ینفقون.»
کارشان را به مشورت یکدیگر انجام دهند و از آنچه روزی آنها کردیم انفاق میکنند.
در قرآن کریم آیات بسیاری درباره هدایت و ارشاد نازل شده است. نماز گذاردن در نمازهای پنجگانه از خداوند طلب هدایت و ارشاد به راه را مینمایند «اهدنا صرات المستقیم» و خداوند با تذکر به اینکه قرآن که در آن شک و تردیدی نیست و برای هدایت و ارشاد پرهیزگاران است دعای نمازگزاران را اجابت می کند: «ذالک الکتاب، لاریب فیه هدی للمتقین» (سوره بقره، آیه ۲)، «ان هذا القرآن یهدی للتی هی اقوم.» همانا این قرآن خلق را به استوارترین طریقه هدایت میکند. (سوره بنیاسرائیل، آیه ۹)، «فامّا یأتینکم منی هدیً» تا آنگاه که از جانب من راهنمایی برای شما آمد. (سوره بقره، آیه ۳۸)، «تلک آیات الکتاب الحکیم هدیً و رحمهللمحسنین» این است آیات کتاب حکیم که هدایت و رحمت است برای نیکوکاران. (سوره لقمان، آیات ۲و۳)، «و یزیدالله الذین اهتدو هدیً» خداوند بر هدایت کسانیکه جویای هدایتند میافزاید. (سوره مریم، آیه ۷۶)
ذکر کلیه آیاتی که در قرآن کریم در باب جنبههای مثبت هدایت و ارشاد آمده و تعبیر و تفسیر آنها نیاز به کتب متعدد دارد. امّا در قرآن کریم نیز تذکر داده شده که گروه ستمکاران و ظالمان هرگز هدایت نخواهند شد.
«ان الله لایهدی القوم الظالمین» همانا خداوند قوم ظالمان را هرگز هدایت نخواهد کرد. (سوره قصص، آیه ۵۰). پیغمبر اکرم هرگز به روش مستبدان رفتار نمیکرد. در اموری که از طرف پروردگار دستوری نازل نگردیده بود، با اصحاب به مشورت مینشست و نظر و رأی آنان را محترم میشمرد و از این طریق بدانها شخصیت میداد. در وصیت آن حضرت به حضرت علی آمده است: فقری از نادانی سختتر و مالی سود ورزتر از خردمندی نیست. هیچ چیز هراسناکتر از خودبینی و هیچ معاضدتی از مشاوره نیکوتر نیست.[۱۳]
حضرت علی(ع) در نهجالبلاغه در فرمان معروف خود به مالک اشتر درامور رایزنی و مشاوره توصیههای مؤکدی مینمایند: «به هنگام رایزنی، مرد بخیل را از خود دور بدار که تو را از بخشش و کرامت باز دارد. مردمان ترسو را به مشورت مخون که ارادهات را در کارها سست کنند. آزمندان را نیز به مشاوره مپذیر، زیرا چهره زشت حرص و آز را در نظرت زیبا جلوه دهند. از میان مردم، رازداران را برگزین. در انجمنهای مشورت با آنان باش و هر کس که حرف حق را که سخت تلخ است بیپرواتر به تو بازگوید و به کردار و رأی تو بیشتر اعتراض کند او را به خود نزدیکتر گردان.[۱۴]
راهنمایی و مشاوره بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران
برنامه راهنمایی و مشاوره بعد از به ثمر رسیدن انقلاب، مثل بسیاری از برنامههای دیگر با توجه به هدفهای جدید انقلاب اسلامی مورد ارزیابی قرار گرفت.[۱۵]
در سال ۱۳۵۹ دفتر آموزش راهنمایی منحل و وظایف آن ابتدا در سه دفتر و سپس به یک دفتر با عنوان «دفتر آموزش عمومی» واگذار شد. در سال ۱۳۶۵ وظایف این دفتر نیز به دو دفتر با عناوین «دفتر آموز ابتدایی و راهنمایی» و «دفتر آموزش متوسطه نظری» تفکیک گردید که در حال حاضر به همین نحو باقی است.
در تاریخ ۳۱/۵/۱۳۵۸ با صدور بخشنامهای در وظایف مشاوران تجدید نظر شد و در سال تحصیلی ۵۹-۵۸ نظام مشاور ـ معلم اجرا گردید. به موجب این بخشنامه از ۲۲ ساعت کار موظف مشاوران ۱۲ ساعت آن به تدریس اختصاص یافت. لیکن بدین تغییر بسنده نشد و در تاریخ ۵/۳/۱۳۵۹ به موجب بخشنامه شماره ۴۳ امور اداری اعلام گردید تا زمان تهیه طرحهای هماهنگ با هدفهای انقلاب، برنامه راهنمایی و مراکز مشاوره و راهنمایی تعطیل میگردد. از آن تاریخ به بعد تنها در برخی از دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی تدریس دروس مشاوره و راهنمایی ادامه داشت.[۱۶] در سال ۶۰-۵۹ طرح اشتغال مربیان تربیتی به عنوان سربازان انقلاب در مدارس شکل گرفت و رسماً به اجرا درآمد. برنامه امور تربیتی به تدریج متوجه برنامه مشاوره و راهنمایی در مدارس گردید. در سال ۱۳۶۴ در مناطق مختلف آموزش و پرورش، مرکزی تحت عنوان «هستههای مشاوره و راهنمایی» تأسیس شد.[۱۷]
در پایان جنگ تحمیلی هشت ساله و از ابتدای سال تحصیلی ۶۷ ضرورت این برنامه و تربیت مشاوران تحصیل کرده مجدداً محسوس و محرز گردید به طوریکه تدریس دورس مشاوره و راهنمایی در اغلب دانشگاهها و به ویژه در دانشگاه تربیت معلم و مراکز تربیت معلم استانها مجدداً از توجه خاص برخوردار شد.[۱۸]
با اجرای نظام جدید آموزشی در دبیرستانها، برای راهنمایی دانشآموزان به رشتههای مختلف تحصیلی و حل مسائل و مشکلات روانی، عاطفی، اجتماعی و اخلاقی آنان، وجود مشاوران بیش از پیش احساس شد و مقرر گردید در همه دبیرستانها مشاوران حضور داشته باشند تا بتوانند نسبت به راهنمایی تحصیلی دانشآموزان اهتمام ورزند.[۱۹]
در سال ۷۱ دو سمینار در زمینه ضرورت مشاوره و راهنمایی تشکیل گردید که در آن استادان و صاحبنظران به تفصیل در این باب به ایراد سخن پرداختند: نخستین سمینار از ۲۷ تا ۲۹ اردیبهشت ماه ۷۱ در دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبایی تشکیل گردید. در پایان این سمینار توصیههایی در باب راهنمایی و مشاوره و استفاده از وجود مشاوران تحصیل کرده قرائت گردید که مورد تأیید حضار قرار گرفت.
دومین سمینار از تاریخ ۲۵ تا ۲۷ بهمن ۷۱ با عنوان «سمینار جایگاه راهنمایی و مشاوره در جامعه» در دانشگاه تربیت معلم تشکیل شد که در این سمینار وزیر آموزش و پرورش در سخنرانی مفصل خود ضرورت راهنمایی و مشاوره در نظام جدید آموزش و پرورش اقدامات انجام شده در آن وزارتخانه و برنامههای آینده برای استفاده از وجود مشاوران تحصیل کرده را تشریح کرد. سپس استادان و صاحب نظران در مباحثی نظیر راهنمایی و مشاوره از دیدگاه اسلام، جایگاه مشاوره در برنامه کشوری، بهداشت روانی، مشاوره و رواندرمانی، ضرورت مشاوره دانشجویی و مشکلات راهنمایی و مشاوره و استفاده واقعی از وجود مشاوران فارغالتحصیل این رشته و لزوم تشکیل انجمن مشاوره و راهنمایی در ایران قرائت شد که مورد تأیید حضار قرار گرفت. هماکنون در بسیاری از دانشگاهها و مدارس عالی کشور، تدریس دروس راهنمایی و مشاوره در سطوح کارشناسی و کارشناسی ارشد و دوره دکترا ادامه دارد و در وزارت آموزش و پرورش نیز اقدامات لازم برای استفاده از وجود مشاوران تحصیل کرده در جریان است.[۲۰] به طوریکه وضعیت راهنمایی و مشاوره در حال حاضر شامل:
= یک عدد تصادفی بین منفی یک و مثبت یک میباشد و پارامتری هست که تولید منابع غذایی همسایه حول را کنترل میکند. یک عدد تصادفی بهطور یکنواخت توزیعشده در بازه [-۱,۱] است که تولید موقعیت منابع غذایی همسایه را در اطراف است.
از این رابطه متوجه میشویم که زمانی که تفاوت بین و کاهش یابد به معنی کاهش انحراف از موقعیت نقطه اول است. بنابراین زمانی که جستوجو به جواب بهینه نزدیک میگردد، طول گامها نیز کاهش مییابد.اگر مقدار پارامتری از حد مجاز تجاوز کند، با مقدار قابلقبول تنظیم میگردد. در این تکنیک ، زنبور پیشآهنگ منبع غذایی جدید را میتواند با بهره گرفتن از رابطه زیر پیدا کند:
(۲-۷)
بعدازاینکه مکان منبع کاندید یعنی ایجاد شد و توسط زنبور مصنوعی ارزیابی گردید، کارایی آن نسبت به مکان قبلی ارزیابیشده و اگر غذای جدید شهد بیشتر یا به همان اندازه مکان قبلی داشته باشد، جایگزین قبلی در حافظه میگردد در غیر این صورت قبلی در حافظه میماند. بهبیاندیگر یک انتخاب حریصانه در عملیات میان مکان قبلی و مکان جدید انجام میپذیرد. شکل شماره (۱) نشاندهنده شبه کد الگوریتم کلونی زنبورعسل بوده که روند کلی بهصورت زیر است:
ایجاد جمعیت اولیهn یا زنبورهای پیشآهنگ بهصورت اعداد رندوم یکنواخت
یافتن ارزش تابعی هرکدام از زنبورهای جمعیت اولیه
با توجه به ارزش تابع m مکان بهعنوان نقاط بهتر که از میان آن e نقطه بهعنوان نقاط بهترین و m-e مکان بهعنوان سایر نقاط بهتر از بین مکانهایی که زنبورها یافتهاند انتخاب می شود.
مشخص کردن همسایگی این مکانها برای اعزام نقاط جدید ngh
فرستادن زنبورها به نقاط انتخابشده، البته زنبورهای بیشتری باید برای نقاط بهترین فرستاده شود.
مشخص کردن ارزش تابعی زنبورها در هر همسایگی یا گلستان و اطراف آن، برای مشخص کردن زنبورهای پیشآهنگ جدید، m زنبور پیشآهنگ جدید.
فرستادن زنبورهای جدید به n-m نقطه باقیمانده.
رفتن به مرحله ۲ و انجام مجدد کلیه روند تا زمانی که شرط توقف اعمال شود.
همانطور که اشاره شد، الگوریتم زنبورعسل یک الگوریتم بهینهسازی است که از رفتار کاوشی طبیعی زنبورهای عسل برای پیدا کردن راهحل بهینه الهام شده است. شکل ۱ شبهه کد الگوریتم را در سادهترین حالت آن نشان میدهد. این الگوریتم نیازمند تنظیم تعدادی پارامتر است: تعداد زنبورهای دیدهور (n)، تعداد مکانهای انتخابشده از مکانهای بازدید شده (m)، تعداد بهترین مکانها از مکانهای انتخابشده (e)، تعداد زنبورهای تازهنفس استخدامشده برای بهترین مکانهای e (nep)، تعداد زنبورهای استخدامشده برای سایر (m-e) مکانهای انتخابشده (nsp)، اندازه اولیه قطعه زمینها (ngh) که شامل مکان و همسایههای آن میشود و معیار توقف الگوریتم است. الگوریتم با n زنبور دیدهور که بهصورت تصادفی در فضای جستجو قرار میگیرند شروع میشود . تابع شایستگی مکانهایی که توسط زنبورهای دیدهور ملاقات میشوند در مرحله ۲ ارزیابی میشود. در مرحله ۴ زنبورهایی که بالاترین شایستگی رادارند بهعنوان “زنبورهای انتخابشده” انتخاب میشوند و مکانهای ملاقات شده توسط آنها برای جستجوی همسایگی انتخاب میشود. سپس، در مرحلههای ۵ و ۶، الگوریتم جستجوها را در همسایگیهای مکانهای انتخابشده هدایت میکند، و زنبورهای بیشتری را نزدیک بهترین مکانهای e تخصیص میدهد. زنبورها میتوانند مستقیماً بر اساس شایستگی مکانهایی که آنها ملاقاتش کردهاند انتخاب شوند. متناوباً، مقادیر شایستگی برای تعیین احتمال اینکه کدام زنبورها انتخاب خواهند شد استفاده میشوند. جستجوها در همسایگی بهترین مکانهای e که راه حل های امیدبخشتری را ارائه میدهد، نسبت به سایر زنبورهای انتخابشده، بهواسطه فرستادن زنبورهای تازهنفس بیشتر برای پیروی از آنها با جزئیات بیشتری همراه میشود. همراه با دیدهوری، این نفر گیری تفاضلی کلید عملیات الگوریتم کلونی زنبور عسل است. بههرحال، در مرحله ۶ برای هر قطعه زمین تنها زنبورعسلی با بالاترین شایستگی انتخاب خواهد شد تا جمعیت زنبورعسل بعدی را تشکیل دهد. در طبیعت چنین محدودیتی وجود ندارد، این محدودیت در اینجا برای کاهش نقاط مورد کاوش قرارگرفته معرفیشده است. در مرحله ۷، زنبورهای باقیمانده در جمعیت بهصورت تصادفی در اطراف فضای جستجو تخصیص مییابند تا برای راه حل های بالقوه جدید دیدهوری کنند. این مراحل تا زمانی که یک معیار توقف ملاقات شود تکرار مییابد. در انتهای هر تکرار، کلونی دو بخش در جمعیت جدید خود دارد. نمایندگانی از هر قطعه زمین انتخابشده و سایر زنبورهای دیدهوری که برای انجام جستجوهای تصادفی تخصیص مییابند. بهطورکلی کلنی زنبورعسل سه فرایند انتخاب متفاوت زیر را به کار میگیرد که در این پژوهش مورداستفاده قرارگرفته است:
الف: فرایند انتخاب سرتاسری که مقدار احتمال در این مرحله محاسبهشده و توسط زنبورهای ناظر برای کشف نواحی محتمل به کار میرود.
ب :انتخاب حریصانه برای برگزیدن منبع برتر صورت میپذیرد.
ج : یک انتخاب تصادفی توسط زنبورهای پیشآهنگ انجام میپذیرد.
در این پژوهش کلونی زنبورعسل مصنوعی بهعنوان یک روش انتخاب ویژگی پوششدهنده مورداستفاده قرارگرفته است . تمامی عملیات بهکارگیری این روش با بهره گرفتن از کد نویسی با زبان برنامهنویسی متلب صورت پذیرفته است.
۲-۲۴٫ تحقیقهای پیشین
در یک تقسیمبندی کلی، میتوان مدلهای بهکاررفته در پیشینه پژوهش در رابطه با پیشبینی قیمت سهام را به سه دسته کلی زیر تقسیم نمود:
الف: مدلهای آماری: مانند تحلیل ممیز، رگرسیون لجستیک، درخت تصمیمگیری و پروبیت. مشکل اصلی که درروش های آماری وجود دارد برخی فروض محدود کنند بوده که در دنیای واقعی مفروض نمودن آنها دور از ذهن میباشد. برای مثال در نظر گرفتن فروضی همچون وجود رابطه خطی بین متغیرها و یا برابر بودن کوواریانس زوجی در متغیرهای ورودی این روشها را بهعنوان فروض محدودکننده نام برد.
ب: روشهای هوش مصنوعی: دریک تقسیمبندی کلی این روش شامل الگوریتم ژنتیک، شبکههای عصبی، سیستمهای فازی و سیستمهای هوشمند شده که برتری این روشها نسبت بهروشهای آماری نبودن هیچیک از فروض محدودکننده در روشهای هوش مصنوعی میباشد.
ج: روشهای هیبرید: در اینگونه روشها ابتدا با بهره گرفتن از یک الگوریتم انتخاب ویژگی، زیرمجموعهای از ویژگیها که باعث افزایش دقت طبقهبندی کننده اصلی میشود، انتخابشده و این زیرمجموعه بهینه از ویژگیها بهعنوان ورودی طبقه کننده اصلی در نظر گرفته میشوند.
دو روش از سه روش به کار در این پژوهش بکار رفته ۱٫ روش هوش مصنوعی که شبکه عصبی است ۲٫ روش هیبرید که
کلونی زنبورعسل و آنالیز اجزای اساسی شبکه عصبی، این دو روش باعث کسب بالاترین دقت پیشبینی میگردند. در این قسمت به برخی تحقیقها که در داخل و خارج از کشور در این زمینه انجامشدهاند اشاره میشود:
۲-۲۴-۱٫ تحقیقهای خارجی
چن جی هو (۲۰۰۷)[۴۵] در بررسی خود به این نتیجه میرسند که متغیرهای حسابداری، حرکات قیمت سهام را پیش بینی میکند با توجه به نقش و اهمیت بازار بورس اوراق بهادار و کارآمدی تکنیکهای هوش مصنوعی افراد زیادی در این زمینه فعالیت داشتهاند بر همین اساس و با همین رویکرد تهرانی و همکاران با بهره گرفتن از الگوریتم فرا ابتکاری یک روش ارائه کردهاند که بهوسیله آن میتوان پرتفوی ردیابی کننده شاخص بورس تهران را بهینه نمود و یا بولو و همکاران میزان اثربخشی جریان وجوه نقد را با بهره گرفتن از روشهای ژنتیک به دست آوردهاند.
حمید شیخ (۲۰۰۷)[۴۶] در مطالعهای به پیش بینی پنج هفتههای سهام شرکتهای اپل آیبیام و دل با بهره گرفتن از دادههای سالهای ۲۰۰۳ و ۲۰۰۴ پرداختند. در این تحقیق یک مدل ترکیبی شامل مارکوف پنهان، شبکه عصبی و الگوریتم ژنتیک در مقایسه با روش رگرسیونی برای پیشبینی استفاده گردید. نتایج حاکی از برتری این مدل نسبت به پنهان بود.
چودری و گراگ (۲۰۰۸)[۴۷] از شبکه عصبی و رگرسیون لجستیک برای پیشبینی قیمت سهام در بورس استانبول استفاده نمودند. از میان شبکه های عصبی طراحی شده مدلی که دارای ۳ ورودی و ۱۱ نرون در لایه پنهان بود بهترین مدل جهت بیـش بینی بود. نتایج مقایسه مدلها عملـکرد مطلوبتر شبکه عصبی را نسبت به رگرسیون لجستیک نشان میدهد.
یاکوب کارا و همکاران (۲۰۱۱)[۴۸] در پژوهشی به پیشبینی جهت حرکت شاخص قیمت سهام بورس استانبول با مدلهای شبکه عصبی فازی و ماشین بردار پشتیبان پرداختند و از دادههای روزانه ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۷ به همراه ۱۰ شاخص فنی بهعنوان متغیرهای ورودی مدل استفاده گردیده است. شبکه عصبی فازی ۷۴/۷۵% و مدل ماشین بردار پشتیبان ۵۲/۷۱% از عهده پیشبینی برآمدند و عملکرد بهتر شبکه عصبی فازی نسبت به مدل ماشین بردار پشتیبان حاصل گردید. همچنین بهترین عملکرد پیشبینی متعلق به سال ۲۰۰۱ بوده است.
ایودل و همکاران (۲۰۱۲)[۴۹] رویکرد ترکیبی که استفاده از متغیرهای از تجزیهوتحلیل فنی و بنیادی شاخصهای بازار سهام برای پیشبینی از قیمت آینده سهام بهمنظور بهبود روشهای موجوداست. روش ترکیبی با سهام منتشر مورد آزمایش قرار گرفت دادهها و نتایج بهدستآمده بهبود قابلتوجه بیش از استفاده از تنها متغیرهای تجزیهوتحلیل فنی را نشان داد. همچنین، پیشبینی از روش ترکیبی بهعنوان یک راهنمای برای معامله گران و سرمایهگذاران در ساخت کیفی کافی و رضایتبخش یافت شد؛ که این تحقیق بهعنوان پایه تحقیق من قرار گرفت.
آریجیو و فرایرر (۲۰۱۳) بررسی نوسان پیشبینی قیمت و بهبود شبکه عصبی انجام شد که سرمایهگذاران تصمیم گرفتند که موقعیت سرمایه گذاری خود را با تجزیهوتحلیل دادههای تاریخی در بازار سهام به روش خطیای اماف و شبکه عصبی چندلایه پرسپترون تجزیهوتحلیل قرار گرفت و نتایج حاکی از بود که شبکه عصبی پرسپرتون دقت بالایی را دارد.
اران اگرول و همکاران (۲۰۱۴)[۵۰] ما یک مدل قوی و ترکیبی پیشنهاد برای پیشبینی بازده پیشنهاد میکنیم؛ که مدل ما از دو مدل خطی و غیرخطی تشکیلشده است: مدل خطی حرکت متوسط، صاف نمایی مدل و مدل غیرخطی: شبکه عصبی است. دادههای آموزشی برای شبکه عصبی مکرر توسط یک مدل رگرسیون جدید تولیدشده است شبکههای عصبی پیشبینی مکرر تولید رضایتبخش بهعنوان در مقایسه با مدلهای خطی. باهدف بهبود بیشتر دقت پیشبینی، پیشنهاد مدل پیشبینی ترکیبی ادغام پیشبینی بهدستآمده از این مدلها بر اساس سه پیشبینی. مدل بهینهسازی شده است معرفیشده است که تولید وزن مطلوب برای مدل ارائهشده؛ مدل حل با بهره گرفتن از الگوریتم ژنتیک. نتایج در مورد تائید دقت عملکرد پیشبینی شبکه عصبی است؛ که انتظار میرود دقت شبکه عصبی بالاتر باشد ولی مدل ترکیبی ارائهشده نتیجه رضایتبخشتری را نسبت به شبکه عصبی و مدلهای خطی داشته است.
جیگار پتال و همکاران (۲۰۱۴)[۵۱] مشکل پیشبینی قیمت و پیشبینی حرکات شاخص سهام در بازارهای سهام هند است که به مقایسه چهار روش شبکه عصبی مصنوعی، ماشین بردار پشتیبان، بیزین و تصادفی ساده انجام شد؛ که برای دو روش اول از دادههای ورودی سهام شامل محاسبه اطلاعات تجاری با بهره گرفتن از پارامترهای فنی (قیمت بالا، قیمت پایین و …) و درحالیکه درروش دوم به نمایندگی از پارامترهای فنی بهعنوان دادهای قطعی تمرکز دارد؛ که دقت پیشبینی برای هر دو رویکرد روش ورودی موردبررسی قرار گرفت؛ که طی ۱۰ سال (۲۰۰۳-۲۰۱۲) در صنایع فلزی و کانی بورس بمبی موردبررسی قرار گرفت.
نتایج تجربی نشان میدهد که روش (شبکه عصبی، ماشین بردار پشتیبان) از دادههای ورودی ده پارامتر فنی بهعنوان مقادیر پیوسته استفادهشده نتایج بهتری را به روش دیگر به همراه داشته است.
لونوال لابیوزر و همکاران (۲۰۱۵)[۵۲] یک روش پیشنهادی برای مشکل پیشبینی حداکثر و حداقل قیمت سهام در روز برای شرکتهای توزیع برزیل مؤثر میپردازد. علاوه بر این، نتایج تنها ممکن است به دست آورد با توجه به استفاده از ترکیبی از انتخاب ویژگیهای تجزیهوتحلیل همبستگی و شبکههای عصبی مصنوعی بود. پیشبینی واقعی توسط شبکههای عصبی مصنوعی که عملکرد آنها با بهره گرفتن از خطا متوسط مطلق متوسط درصد خطا مطلق و جذر متوسط مربع محاسبات موردبررسی قرارگرفته است که نتایج حاکی از برتری روش ترکیبی بر شبکه عصبی بوده است.
سال انجام پروژه | عنوان پژوهش | ابزار تحقیق | متغیرهای موردبررسی | نتایج تحقیق |
نام پژوهشگر |
۷۴۷/۲-
۰۵۷/۰-
رابطه معکوس دارد
Cons
۰۲۱/۰
۳۹۷/۲-
۳۸۱/۰-
رابطه معکوس دارد
Ffl
۰۰۰/۰
۴۷۳/۵
۵۵۳/۱
رابطه مستقیم دارد
EnvCon
۰۲۱/۰
۲۲۷/۲-
۸۵۴/۰-
رابطه معکوس دارد
کل مدل رگرسیون
سطح معنی داری F
آماره F
آماره دوربین واتسون
R2 تعدیل شده
۰۰۰/۰
۲۸۴/۲۵
۷۴۹/۱
۲۴۰/۰
ضریب تعیین مدل رگرسیونی ۲۴۰/۰ می باشد و حاکی از این که این مدل توانسته است ۲۴ درصد از تغییرات عدم تقارن اطلاعاتی شرکتهای نمونه آماری را از طریق متغیرهای مستقل و کنترلی تبیین نماید. همچنین، نتایج نشان می دهد که آماره دوربین واتسون بین ۵/۱ تا ۵/۲ بوده و بنابراین، بین خطاهای الگوی رگرسیونی خود همبستگی شدیدی وجود ندارد و عدم وجود خود همبستگی بین خطاها، بعنوان یکی از فرضهای اساسی رگرسیون در خصوص مدل برازش شده، پذیرفته می شود. نتایج تحلیل واریانس رگرسیون (ANOVA) ، که براساس آماره F درخصوص آن تصمیم گیری می شود؛ برای الگوی برازش داده شده در آزمون فرضیه اول در دو ستون آخر جدول ۴-۶ آمده است. فرضیه های آماری مربوط به تحلیل آماره F بصورت ذیل می باشد.
H0: βi=0 الگوی رگرسیونی معنی دار نیست
H1: βi≠۰ الگوی رگرسیونی معنی دار است
سطح معنی داری آماره F برای مدل کمتر از سطح خطای آزمون(۰۵/۰=α ) است و درنتیجه فرض H0 فوق رد می شود و رگرسیون برآورد شده بلحاظ آماری معنی دار و روابط بین متغیرهای تحقیق، خطی می باشد. نتایج تحلیل آماری برای هر یک از متغیرهای مستقل و کنترلی به شرح زیر می باشد:
ضریب برآورد شده برای متغیر EnvCon که تأثیر سطح عدم اطمینان را بر رابطه بین محافظه کاری سود با عدم تقارن اطلاعاتی نشان میدهد، بمیزان ۸۵۴/۰- و با سطح معناداری ۰۲۱/۰ می باشد که بالاتر از ۰۵/۰ (سطح خطای آزمون) است. این یافته حاکی از تاثیر منفی سطح عدم اطمینان بر رابطه بین محافظه کاری سود با عدم تقارن اطلاعاتی است.
در خصوص متغیرهای کنترلی، نتایج حاکی از آن است که بین متغیر سهام شناور آزاد با عدم تقارن اطلاعاتی ارتباط مستقیم و معنادار وجود دارد. و بین اندازه شرکت و عدم تقارن اطلاعاتی رابطه معکوس و معناداری وجود دارد.
در مجموع نتایج نشان داد که سطح عدم اطمینان بر رابطه بین محافظه کاری سود با عدم تقارن اطلاعات تاثیری منفی و معناداری دارد. این یافته با ادعای مطرح شده در فرضیه چهارم سازگار بوده و این فرضیه در سطح اطمینان ۹۵ درصد پذیرفته میشود.
۴-۸) خلاصه نتایج حاصل از آزمون فرضیات
در فصل حاضر، فرضیات تحقیق مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. هدف اساسی تحقیق حاضر، بررسی تاثیر سطح عدم اطمینان بر رابطه بین ویژگیهای کیفی سود و عدم تقارن اطلاعاتی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. خلاصه نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل آماری فرضیات در جدول ۴-۷ آمده است.
جدول ۴-۶: خلاصه نتایج حاصل از آزمون فرضیات
۱۰۰
یکی از اهداف اصلی این مطالعه تعیین و مقایسه میانگین نمرات کیفیت زندگی، شاخص میزان امید و افسردگی قبل و بعد از انجام مداخله بازتوانی بود که ابتدا با انجام آزمون کولموگروف اسمیرنف[۹۱] نرمالیته توزیع داده ها بررسی شد که با توجه به نرمال بودن توزیع متغیر های کمی کیفیت زندگی، امید و نمره افسردگی و با در نظر گرفتن هموژنیسه واریانس ها از آزمون تی زوجی جهت مقایسه نمرات شاخص های ذکر شده قبل و بعد از مداخله استفاده گردید. همانگونه که نتایج جدول۴- ۲ نشان می دهد بین نمره کیفیت زندگی بیماران قبل و بعد از انجام مداخلات بازتوانی تفاوت آماری معنا داری دیده شد بنابراین فرضیه اول، بازتوانی میزان کیفیت زندگی بیماران همودیالیزی را افزایش می دهد تایید می شود. همچنین میانگین نمره میزان امید بیماران بعد از انجام مداخله به صورت معنا داری بالاتر از میانگین نمره قبل از مداخله بود که بر اساس آزمون تی زوجی این تفاوت به لحاظ آماری معنا دار بود بنابراین فرضیه دوم مبنی بر اینکه بازتوانی میزان امید بیماران همودیالیزی را افزایش می دهد تایید گردید. همچنین در مقایسه شاخص افسردگی قبل و بعد از مداخله نتایج نشان دادکه نمرات بیماران بعد از مداخله به صورت معنا داری نسبت به میانگین نمره اخذ شده قبل از مداخله کاهش یافته است که نشان دهنده وضعیت بهتر بیماران از نظر افسردگی بعد از انجام مداخلات بازتوانی می باشد بنابراین فرضیه سوم پژوهش مبنی بر اینکه بازتوانی میزان افسردگی بیماران همودیالیزی را کاهش می دهد تایید گردید.
جدول۴- ۲: مقایسه میانگین و انحراف معیار نمرات کیفیت زندگی ، میزان امید و افسر دگی در بیماران تحت
همو دیالیز قبل و بعد از مداخله
نوع شاخص
قبل از مداخله
بعد از مداخله
P-value
میانگین± انحراف معیار
میانگین ± انحراف معیار
کیفیت زندگی
۱/۱± ۲/۱۵
۳/۲±۷/۱۹
۰۰۰۱/۰>
امید
۸/۴±۶/۲۴
۳/۳±۴/۳۸
۰۰۰۱/۰>
افسردگی
۹/۱۰±۴/۳۶
۱/۳±۵/۱۰
۰۰۰۱/۰>
*نوع آزمون آماری: تی زوجی
سطح معنا داری کمتر از ۰۵/۰ در نظر گرفته شده است.
همچنین در تقسیم بندی شاخص کیفیت زندگی به صورت کیفی با توجه به دامنه نمرات قابل اکتساب (بین ۳۰-۰) نتایج نشان داد که نمرات تمامی بیماران( ۱۰۰% موارد ) قبل از انجام مداخله بین ۱۹-۱۰ بوده است که در تقسیم بندی در سطح کیفیت زندگی متوسط یا نیمه مطلوب میباشد. یعنی کیفیت زندگی تمامی بیماران مورد مطالعه قبل از انجام بازتوانی در حد متوسط بود و بعد از انجام مداخله با توجه به محدوده نمرات (۹/۹- ۰ ضعیف)، (۹/۱۹-۱۰ متوسط ) (۳۰-۲۰خوب) نتایج حاکی از آن بود که در ۱۵ نفر (۵۰%) بیماران کیفیت زندگی متوسط و در ۵۰% کیفیت زندگی در حد خوب بوده است که نشان دهنده ارتقا سطح کیفیت زندگی بیماران بعد از انجام مداخله میباشد .
از سایر اهداف این مطالعه مقایسه ابعاد مختلف کیفیت زندگی بیماران قبل و بعد از انجام مداخله بود که بر اساس نتایج بدست آمده تفاوت آماری معنا داری در نمرات ابعاد مختلف کیفیت زندگی بعد از مداخله بازتوانی نسبت به قبل از انجام مداخله دیده شد و نمرات در کلیه ابعاد ذکر شده در جدول شماره۴-۳ به صورت معناداری بعد از اجرای مداخله افزایش یافته بود و بر اساس آزمون آماری تی زوجی این تفاوتها به لحاظ آماری معنا دار بود (۰۰۰۱/۰> P) . همچنین کمترین میزان رضایت در بعد سلامت و عملکرد مربوط به میزان نگرانی از زندگی (SD=1/08 , M=2/3) ، در بعد اجتماعی اقتصادی مربوط به تامین نیازهای مالی (SD=1/4 ,M=3/7) ، در بعد روانی معنوی مربوط به میزان شادی در کل(SD=1/5 ,M=3/6) و در نهایت در بعد خانوادگی مربوط به آیتم شادی های خانواده بیماران ( SD=1/7 , M=4/82) بوده است.
جدول۴- ۳: مقایسه میانگین و انحراف معیار نمرات ابعاد مختلف کیفیت زندگی بیماران تحت همو دیالیز قبل و بعد از مداخله