ضرورت آموزش برنامه های پرورش شایستگی اجتماعی و هیجانی موجب شده تا در برنامه های مدرسه،برنامه های درسی جدیدی ایجاد شود( بنیاد ابتکار مدرسه ایمن در ماساچوست،به نقل از مک لم،۱۹۴۱)،هر چند که اجرای این برنامه ها به علت ناآگاهی معلمین با مقاومت روبه رو می شود، اما انجام پژوهشهایی که اثربخشی این برنامه ها را نشان دهند، به شکستن این مقاومت منجر شده است( مک لم،۱۹۴۱).
آدلا و همکاران(۲۰۱۱) با تشخیص اهمیت و ضرورت یادگیری مهارتهای اجتماعی-هیجانی در دوره ی کودکی اول،برنامهای برای آموزش توانمندی ارزیابی و ارتقا مهارتهای اجتماعی و هیجانی کودکان به مربیان و نیز برنامه ی آموزشی برای کودکان سنین ۳ تا ۷ سال طراحی کرده و اثربخشی آن را مطالعه کردهاند،نتایج پژوهش آن ها نشان داد که به جز کودکان ۳ ساله، مابقی کودکان رشد معناداری در فهم و تنظیم هیجان،رفتار مطلوب اجتماعی و پیروی از قانون را نشان دادهاند.به نظر میرسد که مدت زمان کوتاه برنامه( یک ماه) و عدم رشد کافی تواناییهای زبانی دلایل عدم تغییر برای کودکان سه ساله بوده است.
بیرمن و همکاران( ۲۰۰۸ ) برنامه ی هداستارت را برای ارتقا آمادگی تحصیلی و هیجانی-اجتماعی کودکان در بدو ورود به مدرسه به کار بردند. هد استارت شامل دو برنامه ی آموزشی به نامهای high/scope curriculum و دیگری creative curriculum است.هر دو برنامه کودکان را به اسکلت بندی فردی شده[۱۳۵] تشویق میکنند تا علاقه ی دانش آموزان را برانگیزانند.در این مطالعه، این برنامه برای ارتقا دو هدف ۱) شایستگی اجتماعی-هیجانی ۲) رشد زبان و مهارتهای سواد به کار گرفته شده است.نتایج نشان دادند که در کودکانی که در این برنامه ها شرکت کرده بودند، در اندازه گیریهای مهارتهای کلامی، emergent literacy، فهم هیجان،حل مسئله ی اجتماعی، رفتار اجتماعی و learning engagement، نمراتشان تفاوت معناداری داشت.
هنسی(۲۰۰۷) کودکان کلاس چهارم را در برنامه ی دایره ی باز[۱۳۶]( برنامه ای برای تشویق معلمان و دانش آموزان و مسئولین اجرایی مدرسه به تمرین ارتباط،خود-کنترلی و مهارتهای حل مسئله) شرکت داد، نتایج پژوهش های او نشان داد که کودکان شرکت کننده در این برنامه نسبت به کودکان گروه کنترل-طبق ارزیابی معلمان -در ارتقا مهارتهای اجتماعی پیشرفت داشتند.
فری و همکاران(۲۰۰۵)برنامه ی یادگیری مهارتهای اجتماعی – هیجانی “گام دوم ” را برای کودکان به کار بردند، کودکان شرکت کننده در این برنامه نسبت به گروه گواه به احتمال بیشتری رفتارهای مطلوب اجتماعی را نشان میدادند. در این برنامه تکنیکهایی از سوی مشاوران رفتاری-شناختی برای معلمین مدرسه فرستاده شده،این تکنیکها در قالب درس به کودکان آموزش داده می شود. معلمین مفاهیم کلیدی را از طریق سؤالهای تحریک کننده توسط عکس ها و داستانها آموزش میدهند.
فصل سوم
روش پژوهش
مقدمه
در این فصل به بررسی روش پژوهش، جامعه آماری، نمونه و روش نمونه گیری، ابزار گردآوری داده ها، روش گرد اوری داده ها و روش تجزیه و تحلیل داده ها پرداخته می شود.
روش پژوهش
روش این پژوهش آزمایشی و طرح مورد استفاده در آن،طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است.پژوهشگر با تشکیل گروه ها به روش جایگزینی تصادفی ،نیمی از آزمودنیها را در گروه آزمایش و نیمی دیگر را در گروه کنترل جایگزین میکند.گروه آزمایش در جریان متغیر مستقل ( آموزش تنظیم هیجان ) قرار میگیرد ، در حالی که گروه دیگر در جریان تاثیر متغیر مستقل واقع نشده و برنامه همیشگی و قبلی خود را دنبال میکند. پس از اعمال متغیر مستقل در گروه آزمایش ، از هر دو گروه پس آزمون گرفته می شود .
جامعه آماری
در این پژوهش جامعه آماری کلیه ی دانش آموزان پیش دبستانی شهر تهران است.
گروه نمونه و شیوه ی گزینش آن
روش نمونه گیری در این پژوهش، خوشه ای چند مرحله ای است.
ابزارهای پژوهش:
- برای آموزش تنظیم هیجان به کود کان سنین پیش دبستانی از برنامه ی آموزشی
“Early Heartsmarth” استفاده می شود.این برنامه توسط مؤسسه ی پژوهشی Hearthmath ( بر دلی ، اتکینسون ،توماسیو و ریز[۱۳۷] ،۲۰۰۹ ) تهیه شده و اثربخشی آن در مطالعات مختلف بررسی شده است ( ۲۰۰۶ ،۲۰۰۷ ؛ به نقل از بر دلی ، اتکینسون ،توماسیو و ریز،۲۰۰۹). این برنامه شامل آموزش مجموعه ای از تکنیک ها است که مربیان و دانش آموزان را قادر میکند تا استرس ، اضطراب و دیگر نقص های هیجانی که مانع در عملکرد و یادگیری هستند،تنظیم کنند. اساس مؤثر بودن این تکنیک ها این است که آن ها افراد را قادر میکنند که حالت هماهنگی روانی-فیزیولوژیکی[۱۳۸] را خودشان فعال کنند. تحقیق معلوم کردهاست که هماهنگی روانی-فیزیولوژیکی در فعالیت سیستم عصبی، ثبات هیجانی را افزایش داده و عملکرد شناختی را بهبود می بخشد. هدف این برنامه این است که کودکان را به اهداف زیر نزدیک کند :
-
- تشخیص و فهم بهتر حالتهای هیجان های اساسی
-
- یادگیری تنظیم هیجان ها
-
- راه هایی برای قوی تر کردن ابراز احساسات مثبت
-
- راه هایی برای قوی تر کردن ارتباط همسالان
- مهارتهای حل مسئله
این برنامه دارای چهار بخش اصلی است، شامل :
ارتباط دهی بین جنبههای فیزیولوژی و هیجانی قلب. در شروع برنامه بچه ها با بهره گرفتن از مدل قلب، با کارکرد آن اشنا میگردند.رقص با صدای ضربان قلب و استفاده از گوشی قلب این تجربه را واقعی تر میکند. بچه ها از طریق مکالمه با عروسک خرس قلبی از قلب فیزیکی به قلب هیجانی حرکت میکنند.
تشخیص و فهم هیجان ها. بچه ها یاد می گیرند هیجان های اساسی را از طریق کارت تصویرهای هیجان و بازی تشخیص داده و بهتر درک کنند.برای کمک به خود-تنظیمی دو تکنیک ساده توسط عروسک خر س آموزش داده می شود : تکنیک ” تغییر و درخشش ” تجربه ی بچه ها را از احساس های مثبت مثل عشق و مراقبت قوی میکند، در حالی که تکنیک ” قلب گرمتر ” به کنترل تکانه ها و مدیریت هیجان های منفی کمک میکند.
ابراز عشق و حمایت به خانواده و دوستان. بچه ها در فرایند قصه گویی شرکت کرده و ابراز و تجربه ی هیجان های مثبت را یاد می گیرند.
یادگیری حل مسئله. با بهره گرفتن از کارت تصاویر ی که موقعیت های وابسته به سن را به تصویر می کشند و نیز یک پوستر دستوری بزرگ، بچه ها مهارتهای حل مسئله و مهارتهای اجتماعی شدن با همسالان را یاد می گیرند. آلبومی از موسیقی سرگرم کننده و جالب در طول برنامه پخش خواهد شد تا یادگیری ایده ها و مهارتهای کلیدی را تسهیل کند.
پژوهش پشت این برنامه:
“